نام نویسنده: | anita77 |
فصل: |
فصل ۱ |
تعداد فصل: | نا مشخص |
خلاصه داستان" نفس به همراه دخترخاله اش رزا میره پیش یک روان پزشک که خاطراتشو تعریف کنه ازهمه جااین دکتره خیلی جوونو شیطون بوده ... میشه گفت داستان درمورد آدمایی هست که به خاطر اعترافاتشون ذربه میخورن درصورتی که بازم توی زندگیشون شادی و خنده هست ولی بازم باچاشنی یک م کهنه غمی که توی نگاهاشون بیداد میکنه